کِی تموم میشه این بچه بازیات
صحنه سازیات
هرجا میرم فکرت بام میاد
کجایی دارم احتیاج
شده اعتیاد
چشاتو دارمش نیاز
شدی یادگاریم شدم خاطرت
همیشه میونه ما اومد تاس بد
هنو دوست دارم بگم تا صبح از
روزای خوبمون و چرا این شد عاقبت؟
یکی از شبایی که نیستی اگه بارون بگیره چی؟
چی من و آروم کنه تو این هوا میری بغل کی؟
فکر کنم راهی نمونده که برسم به دیوونگی
به زور قرص هم نمیبره خوابم
فهمیدم یه دیوونه‌ی سادم
ببین تو بدجوری شیکوندی من و
ولی یه خواهش اگه میتونی نرو
یه آهنگ غمگین هی رو تکرار
وقتی میکنم عکسات و پیداش
من و تهران و شبای عیداش
مردی که مخاطب داره شعراش
بازم غصه و مرگ یه احساس
حله بی انصاف
یکی از شبایی که نیستی اگه بارون بگیره چی؟
چی من و آروم کنه تو این هوا میری بغل کی؟
فکر کنم راهی نمونده که برسم به دیوونگی
