الان چن سال و چن ماهه که من
تموم خاطرات تورو از دم
یهجا تا کردمو ، تو یه چمدون
ته اتاق این دل دفن کردم
ولی امروز توو ماشین کناری
درست پشت چراغ قرمز سرِ را
تورو دیدم که میخندیدی با اون
توام دیدی منو،نشناختی اما
با اسمش که تتو کردی رو دستت
من انگار باز دارم بهم میریزم
توو داشبوردم یه چنتا بسته قرصه
با این چیزا من ارومم عزیزم
با ریتم موزیکی که پخش میشه
دو تا انگشتِ تو تیک تیک رو فرمون
صدای تق تقِ شیشه تو بارون
بازم قلب من از جاش زده بیرون
صدای گلفروشی که بهم گفت
یه دسته گل میخوای برای عشقت
حواسم رو گرفت از تو یه لحظه
نشد گل بگیرم ازش بدم بت
سرم برگشتو تو باز رفته بودی
منم ماتم زده از رفتن تو
صدای بوق ماشینا میاد که
میگن تموم شده همه چی، رد شو